دانش انسانی

هنگامی که کسی می پرسد فلسفه به چه کار می آید، پاسخ باید ستیزه جویانه باشد، چرا که پرسش کنایه آمیز و نیش دار است. فلسفه نه به دولت خدمت می کند و نه به کلیسا، که هر دو دغدغه های دیگری دارند. فلسفه به خدمت هیچ قوه ی مستقری در نی آید. کار فلسفه ناراحت کردن است.
فلسفه ای که هیچ کس را ناراحت نکند و با هیچ کس ضدیت نورزد فلسفه نیست.
کار فلسفه آزردن حماقت است، فلسفه حماقت را به چیزی شرم آور تبدیل می کند. فلسفه کاربردی ندارد جز افشا کردن پستی های اندیشه در تمامی اشکالش. آیا جز فلسفه رشته ای هست که به نقد تمامی رازآمیزگری ها، هر خاستگاه و هدفی که داشته باشند، همت گمارد؟
ژیل دلوز

برگرفته شده از humansciences.blog.ir

آخرین مطالب

انگل های دانایی

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۶ ق.ظ


در جایی که چیزی جدی گرفته نمی شود دانش به بار می نشیند. آدمی بر بنیاد سودمندی رفتار می کند. سودمندی یعنی تبلور و بازتاب رذیلت ها. تنها انسانی که رذل تر است بنیان گذار است و بقا و پاییدن اش اصلح تر.

دیدن، تاریخ مند است و بر شالوده ی تاریخ مندی، دیدن نیز کرانه مند بوده و متفاوت. هر تاریخی دیدن خود را می خواهد، بنابراین دیدن ها داریم و کرانه ها؛ نگرنده ها و منظرها و دیدگاه ها. تا جایی که دیده می بیند قلمرو دانش است و باید پرده برافکند و با هویدایی دید. دانش یعنی رخ نمودن و آشکاری. این یکی از بن های دانش است. هر چیز پوشیده و گنگ در قلمرو دانش نمی گنجد. انگل های دانایی هماره گنگ هستند و پیچیده. تو در تو هستند. افسانه ها (اساطیر)، خوی ها و منش ها (اخلاق)، ماوراء الطبیعه و فضیلت ها همه و همه انگل های دانایی اند و چه بسا دانش دروغین می آفرینند. دیدگان را تار می کنند. دانش دروغین همان فضیلت است که همواره در پرده و محجوب است. تاریک و کدر است و چرک...  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۲
محمدرضا مختار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی